سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فروش فایل2

تحقیق درباره خدا شناسی و راه های خدا شناسی

تحقیق درباره خدا شناسی و راه های خدا شناسی

 برای توضیحات بیشتر و دانلود کلیک کنید

 

 

 

  • تحقیق درباره خدا شناسی و راه های خدا شناسی

    دسته بندی : عمومی » گوناگون

    فهرست مطالب
    مقدمه
    خداشناسی: درقرآن برای اثبات وجود خدا:
    خداشناسی فطری
    راه های خدا شناسی
    شناساندن صحیح خداوند سبحان
    والاتر از صفات پدیده ها
    شناخت قدرت پروردگار
    منابع

    مقدمه
    براهین اثبات خدا دارای سطوح گوناگونی هستند. برخی براهین مثل برهان حدوث و برهان نظم برای همه ی سطوح فکری قابل ارائه اند و نیاز چندانی به مقدّمات دیر فهم ندارند. لکن اینگونه براهین برای افراد شکّاک مناسب نیستند ؛ برخی دیگر از براهین نیز وجود دارند که مقدّمات آنها در حدّ متوسّطند مثل برهان حرکت و برهان فطرت یا برهان عشق و محبّب ؛ امّا برخی دیگر از براهین هم وجود دارند که مبتنی بر مقدّماتی دقیق و بسیار دیر فهمند مثل برهان وجوب و امکان و برهان صدّیقین. لذا نیاز است که قبل از ذکر براهین دقیق به اجمال ، مطالبی در مورد چیستی خدا گفته شود تا تصوّری روشن از خداوند به وجود آید ؛ و پس از آن دریابیم که براهین اقامه شده در صدد اثبات چه موجودی هستند.

    خداشناسی درقرآن برای اثبات وجود خدا:
    نخستین مساله‏ای که در بخش خداشناسی در قرآن مطرح می‏شود اینست که آیا درقرآن کریم برای اثبات وجود خدا استدلال شده است‏یا نه؟بسیاری از مفسران مخصوصا کسانی که قدمی در علم کلام برداشته‏اند مثل فخر رازی، آیات زیادی از قرآن را (از جمله تقریبا تمام آیاتی که مشتمل بر آیات تکوینی الهی است) ناظر به اثبات وجود خدا دانسته و مفاد آنها را به صورت براهینی در آورده‏اند که بازگشت اکثر آنها به «برهان نظم‏» است.در برابر ایشان دسته‏ی دیگری از مفسران معتقدند که قرآن کریم وجود خدا را بی‏نیاز از استدلال دانسته و در صدد اثبات آن بر نیامده است و براهینی که دسته‏ی اول ادعا کرده‏اند یا در مقام اثبات توحید و نفی شرک است‏یا اینکه اساسا به صورت برهان در قرآن نیامده است، و این، مفسران هستند که پاره‏ای از بیانات قرآنی را با ضمیمه کردن مقدمات دیگری به صورت برهان در آورده‏اند.
    البته داوری صحیح و مستند در این مورد، در گرو بررسی دقیق و گسترده‏ای‏ست که با این بحث فشرده سازگار نیست.اگر چه استدلال دسته‏ی اول که بسیاری از آیات را دلیل دانسته‏اند، مخدوش است اما آنچه را به عنوان وجه جمع یا تقریب بین این دو قول می‏توان گفت این است که ممکن است قرآن کریم مستقیما در صدد اثبات وجود خدا بر نیامده باشد یا وجود خدا را قریب به بدیهی و بی نیاز از استدلال می‏دانسته و یا با منکر قابل توجهی مواجه نبوده است و طرح کردن آن را که ممکن بود موجب وسوسه شود خلاف حکمت دانسته است، ولی به هر حال می‏توان از بیانات قرآن استدلال‏هایی برای این مطلب به دست آورد و حتی بعید نیست‏خود قرآن هم به طور غیر مستقیم به این استدلال‏ها توجه داشته باشد.مثلا منافاتی ندارد که آیه‏ای مستقیما در صدد اثبات یگانگی خدا باشد ولی به طور غیر مستقیم، اصل وجود خدا را هم ثابت کند یا آیه‏ای در مقام احتجاج با مشرکان یا منکران نبوت پیغمبر اسلام (ص) باشد ولی ضمنا مطلبی را بیان کند که مثبت وجود خدا هم باشد.
    برای نمونه، آیه‏ی (35) از سوره‏ی «طور» را در نظر می‏گیریم که در مقام احتجاج با کفاری‏ست که از ایمان به پیغمبر اکرم (ص) سرباز می‏زدند.این آیه سؤالاتی را به صورت «استفهام انکاری‏» مطرح می‏کند و از جمله می‏فرماید:
    طور/35:ام خلقوا من غیر شی‏ء ام هم الخالقون .
    آیا آنان بدون خالق پدیدار شده‏اند یا آنان خود خالق خویش هستند؟.
    بدون شک این آیه صریحا در مقام اثبات وجود خدا نیست ولی ضمنا می‏توان برهانی برای این مطلب از آن، استنباط کرد به این صورت که انسان یا باید بدون آفریننده وخود به خود به وجود آمده باشد و یا باید خود آفریننده‏ی خویش باشد و یا باید آفریننده‏ی دیگری داشته باشد.بطلان فرض اول و دوم روشن است و هیچ عاقلی نمی‏تواند آنها را بپذیرد، پس ناچار فرض سوم صحیح است و آن اینکه «آفریننده‏» دارد.
    این استنباط، منوط به این است که مصداق «شی‏ء» در آیه‏ی شریفه «آفریننده‏» باشد.یعنی آیا این کافران بدون چیزی که آفریننده‏ی ایشان باشد آفریده شده‏اند یا خودشان آفریننده‏ی خویشند؟بدیهی است که هیچکدام از این دو فرض صحیح نیست و پاسخ هر دو سؤال، منفی است، پس باید معتقد به وجود خدای آفریننده باشند.ولی دو احتمال دیگر نیز در باره‏ی مصداق «شی‏ء» وجود دارد: یکی آنکه منظور از «شی‏ء» ماده‏ی قبلی باشد: (1) یعنی آیا ایشان بدون ماده‏ی قبلی آفریده شده‏اند؟دیگر آنکه منظور از آن «هدف و غایت‏» باشد یعنی آیا ایشان بی‏هدف آفریده شده‏اند؟ولی ظاهرا هیچ یک از این دو احتمال با ذیل آیه، سازگار نیست‏یعنی با این سؤال که «آیا ایشان آفریننده‏ی خویشند؟» این مناسب نیست که «آیا ایشان بدون ماده‏ی قبلی یا بدون هدف آفریده شده‏اند؟» بلکه همسنگ چنان سؤلی این است که «آیا ایشان بدون آفریننده، آفریده شده‏اند یا خودشان خود را آفریده‏اند؟» و شاید نکته‏ی اینکه سؤالها عینا به همین صورت طرح نشده و مثلا گفته نشده است، الیس لهم خالق ام هم الخالقون این باشد که روی مخلوق بودن ایشان تکیه شود ( خلقوا) تا بطلان هر دو فرض روشنتر گردد.
    بنابر این، اگر می‏بینیم قرآن کریم، موضوع وجود خدا را به صورت «مساله‏» مطرح نکرده و مستقیما در صدد استدلال برای آن بر نیامده است، الزاما چنین نیست که به طور غیر مستقیم و ضمنی هم به دلیل آن اشاره‏ای نکرده باشد و یا دست کم نتوان از مطالب قرآنی، مقدماتی هم برای استدلال به دست آورد.

    نکته‏ای که باید به آن توجه داشت این است که براهین عقلی-خواه در قرآن یا در سخنان فلاسفه و متکلمان-وجود خدا را به وسیله‏ی مفاهیم ذهنی اثبات می‏کنند و نتیجه‏ی آنها معرفتی حصولی و کلی‏ست، مثلا برهان حرکت، وجود کسی را به عنوان «محرک‏» برای جهان اثبات می‏کند، و برهان نظم، وجود خدا را به عنوان «ناظم جهان‏» و براهین دیگر به عنوان «خالق‏» و «صانع‏» و «واجب الوجود» و «کامل مطلق‏» .سپس براهین توحید اثبات می‏کنند که این «عناوین کلی‏» جز یک «مصداق‏» ندارند یعنی «خدا یکی‏ست‏» و براهین صفات هم صفات کمالی را برای او اثبات، و صفات نقص را از او نفی می‏کنند وحاصل همه‏ی آنها این است که «موجودی وجود دارد که دارای علم و قدرت و حیات است و زمان و مکان و سایر محدودیتها را ندارد و او آفریننده‏ی جهان و انسان است‏» .و این معرفتی‏ست‏به یک عنوان کلی منحصر در فرد واحد، و معرفتی‏ست غایبانه به «موجودی‏» و به «او» . (2)
    در اینجا این سؤال مطرح می‏شود که آیا قرآن کریم در باره‏ی معرفت‏شهودی و شخصی و یا علم حضوری (با توجه به اینکه علم حضوری دارای مراتبی‏ست) نسبت‏به خدای متعال سخنی دارد یا نه؟شاید بتوانیم پاسخ مثبت این سؤال را از آیه‏ی فطرت و آیه‏ی میثاق به دست آوریم.

    دسته بندی: عمومی » گوناگون

    تعداد مشاهده:
    0
    مشاهده

    فرمت فایل دانلودی:.doc

    فرمت فایل اصلی: Word — docx

    تعداد صفحات: 24

    حجم فایل:173
    کیلوبایت