تحقیق درباره گناه و اقسام گناه و آثار گناه و زمینه های ایجاد گنا
تحقیق درباره گناه و اقسام گناه و آثار گناه و زمینه های ایجاد گناه و راههای ترک گناه
برای توضیحات بیشتر و دانلود کلیک کنید
- تحقیق درباره گناه و اقسام گناه و آثار گناه و زمینه های ایجاد گناه و راههای ترک گناه
فهرست مطالب
مقدمهفصل اول: کلیات
1-1 معنای گناه
1-2 واژه های گناه در قرآن
1-2-1- ذنب
1-2-2- معصیت
1-2-3- اثم
1- 2-4- سیئه
1-2-5- جُرم
1- 2-6- حرام
1-2-7- خطیئه
1-2-8- فسق
1- 2-9- فساد
1-2-10- فجور
1-2-11- منکر
1-2-12- فاحشه
1-2-13- خبث
1-2-14- شرّ
1-2-15- لمم
1-2-16- وزر
1-2-17- حنث،
1-3 واژه های گناه در روایات
1-4 لعنت شدگان در قرآن
1-5 لعنت شدگان در روایاتفصل دوم: اقسام گناه
2-1 اقسام گناه
2-2 تقسیم بندی گناهان در روایات
2-3 گناهان کبیره در کلام امام صادق علیه السلام
2-3-1- بزرگترین گناهان کبیره، شرک به خداست
2-3- 2- ناامیدى از رحمت خدا؛
2-3- 3- ایمنى از مکر (عذاب و مهلت) خدا؛
2-3- 4- عقوق (و آزار) والدین؛
2-3- 5- کشتن انسانِ بىگناه؛
2-3- 6- نسبت نارواى زنا به زن پاکدامن؛
2-3- 7- خوردن مال یتیم؛
2-3- 8- فرار از جبهه جهاد؛
2-3- 9- ربا خوارى؛
2-3- 10- سحر و جادو؛
2-3- 11- زنا؛
2-3-12- سوگند دروغ براى گناه؛
2-3-13- خیانت در غنایم جنگى؛
2-3-14- نپرداختن زکات واجب؛
2-3- 15- گواهى به دروغ، کتمان؛
2-3- 16- شرابخوارى،
2-3-17- ترک نماز یا واجبات دیگر بطور عمد
2-3- 18و19- پیمان شکنى و قطع رحم
2-4 معیار شناخت گناهان کبیره از صغیره
2-5 گناهان کبیره از دیدگاه امام خمینى قدس سره
2-6 یک تقسیم بندى دیگر در مورد گناهان
2-7 موارد تبدیل گناه صغیره به کبیره
2-7- 1- اصرار بر صغیره
2-7- 2- کوچک شمردن گناه
2-7- 3- اظهار خوشحالى هنگام گناه
2-7- 4- گناه از روى طغیان
2-7- 5- مغرور شدن به مهلت الهى
2-7- 6- تجاهر به گناه
2-7- 7- گناه شخصیتها
2-8 گناهان کلیدی
2-8-1- حسادت
2-8- 2- بخل و حرص
2-8- 3- دروغ
2-8- 4- خشم و بداخلاقى
2-9 آژیر خطرفصل سوم: زمینه های ایجاد گناه
3-1 زمینه های گناه در وجود انسان
3-1-1 غریزه
3-1-2 قلب
3-1-3 فکر و اندیشه
3-2 زمینه های پیدایش گناه
3-2-1 زمینه های فرهنگی و تربیتی گناه
• جهل و حماقت
• قوانین و سنتهاى غلط بشرى
• التقاط و تحریف
• گفتار و کتب ضالّه
• تلقین و تقلید
• شخصیت گرایى
• کتمان حق
3-2-2 زمینه های خانوادگی گناه
• قانون وراثت
3-2-3 زمینه های اقتصادی گناه
3-2-4زمینه های اجتماعی گناه
3-2-5 زمینه های روانی گناه
• شخصیت و عزت انسان
• تحقیر شخصیت انسان
• فشارهاى اقتصادى و سرکوب غرایز
• امید و آرزوى کاذب و بیهوده
3-2-6 زمینه های سیاسی گناهفصل چهارم: توجیه گناه
4-1 توجیه و دلیل تراشی برای گناه
4-2 توجیهات گوناگون
4-2-1 توجیه عقیدتی
4-2-2 توجیه سیاسی
4-2-3 توجیه اجتماعی
4-2-4 توجیه روانی
1- یاس و ناامیدى،
2- عادت به گناه،
3- خجالت بىجا،
4- عقدهاى شدن،
5- مزاح و شوخى،
6- مىگویى پدرت یا برادرت راه کفر مىرود،
4-2-5 توجیه اقتصادی
4-2-6 توجیه نظامی
4-3 شناخت مرزهای گناهفصل پنجم: دوری از گناه
5-1 اهرم های باز دارنده گناه
5-1- 1- تفکر در امور گوناگون.
5-1- 2- توجه به حضور خدا در همه جا.
5-1- 3- خودشناسى و توجه به شخصیت خود.
5-1- 4- ایمان به معاد و روز حساب.
5-1- 5 – توجه به عرض اعمال بر پیشوایان.
5-1- 6- نزدیک دیدن مرگ.
5-1- 7- ترس از عواقب گناه.
5-1- 8- توجه به نقش عبادت ترک معصیت
5-2 برخورد اسلام با گناهکار
5-3 برخورد فقهی با گناهکار
5-4 آثار و پیامدهای گناه
5-5 کیفر دنیوی گناه
5-6 کیفر اخروی گناه
5-7 پوچ شدن اعمال نیکفصل ششم: آثار گناه
6-1 آثار گناه در روح و روان
6-2 آثار گوناگون گناه
6-2- 1- قساوت قلب
6-2- 2- سلب نعمت
6-2- 3- عدم استجابت دعا
6-2- 4- الحاد و انکار
6-2- 5- قطع روزى
6-2- 6- محرومیت از نماز شب
6-2- 7- عدم امن از حوادثفصل هفتم: توبه و جبران گناه
7-1 توبه و پاکسازی
7-2 استغفار و توبه در قرآن
7-3 جبران گناه
7-4 چند داستان در رابطه با جبران گناه
7-4- 1- پیشنهاد ابولبابه
7-4- 2- جبرانِ قطع رحم
7-4- 3- اداى حق به حق دار
7-4- 4- جبران یک گناه بزرگ
7-4- 6- دستور جبران به قیسنتیجه گیری
فصل اول
کلیاتمقدمه
دو باغ را کنار هم در نظر بگیرید که از نظر آب و هوا و نوع گیاهان و درختان یکسانند. باغبان یکى از آنها به آفات و آسیبهایى که باغ را تهدید مىکند توجه دارد، قهراً آن باغ از طراوت و شادابى و میوه و گل و شکوفه برخوردار است، ولى باغبان دیگر به آفات و آسیبها یا توّجه ندارد و یا بىخبر است، در نتیجه باغى پژمرده و میوههایى کرم خورده خواهد داشت.
انسان نیز چنین است، که اگر توجه به آفات روحى و جسمى خود نکند، عنصرى وازده و خطرناک خواهد شد، ولى اگر با توجه و دقت مراقب خود باشد، فردى وارسته و شایسته خواهد گردید.
آفات و آسیبها در مورد انسان، همان عیوب و گناهان است که تمام انبیا و کتابهاى آسمانى، بشر را از آلودگى به آن، بر حذر داشتهاند، و با هشدارها و تاکیدات خود انسانها را به پاکى و اجتناب از گناه، دعوت نمودهاند.
امیرمؤمنان على علیه السلام در سخنى مىفرمایند:
«آفَةُ النَّفسِ اَلوَلَه بالدّنیا» «آفت روحِ (پاک) انسان، حرص و دلبستگى به دنیا است.»
و امام صادق علیه السلام مىفرمایند:
«آفَة الدّین الحَسدُ و العُجبُ و الفَخر» «آفت دین، حسادت وخود پسندى و تکبراست.»1-1 معنای گناه
گناه به معنى خلاف است و دراسلام هر کارى که برخلاف فرمان خداوند باشد، گناه محسوب مىشود. گناه هر چند کوچک باشد چون نافرمانى خداست، بزرگ است.
رسول اکرم صلى الله علیه وآله در سخنى به ابوذر فرمودند:
«لاتنظر الى صغر الخطیئة و لکن انظر الى من عصیته»
«کوچکى گناه را ننگر، بلکه بنگر چه کسى را نافرمانى مىکنى!.»1-2 واژه های گناه در قرآن
در زبان قرآن و پیامبر صلى الله علیه وآله و امامان علیهم السلام با واژههاى مختلف، از گناه یاد شده است، که هر کدام گویى از بخشى از آثار شوم گناه پرده بر مىدارد و بیانگر گوناگون بودن گناه است.
واژههایى که در قرآن در مورد گناه آمده، عبارتند از:
1- ذنب 2- معصیت 3- اثم 4- سیئه 5- جرم 6- حرام 7- خطیئه 8- فسق 9- فساد 10- فجور 11- منکر 12- فاحشه 13- خبث 14- شر 15- لمم 16- وزر و ثقل 17- حنث ،که در زیر به ه بررسی هر کدام می پردازیم :
1-2-1- ذنب، به معنى دنباله است، چون هر عمل خلافى یک نوع پىآمد و دنباله به عنوان مجازات اخروى یا دنیوى دارد؛ این واژه، در قرآن 35 بار آمده است.
1-2-2- معصیت، به معنى سرپیچى و خروج از فرمان خدا و بیانگر آن است که انسان از مرز بندگى خدا بیرون رفته است؛ این واژه در قرآن 33 بار آمده است.
1-2-3- اثم، به معناى سستى و کندى و واماندن و محروم شدن از پاداشها است زیرا در حقیقت گنهکار یک فرد وامانده است و مبادا خود را زرنگ پندارد؛ این واژه در قرآن 48 بار آمده است.
1- 2-4- سیئه، به معنى کار قبیح و زشت است که موجب اندوه و نکبت گردد، در برابر «حسنه» که به معنى سعادت و خوشبختى است؛ این واژه 165 بار در قرآن آمده است.
کلمه «سوء» از همین واژه گرفته شده که 44 بار در قرآن آمدهاست.
1-2-5- جُرم، در اصل به معنى جدا شدن میوه از درخت و یا به معنى پست است، جریمه و جرایم از همین ماده مىباشد، جرم عملى است که انسان را از حقیقت، سعادت، تکامل و هدف جدا مىسازد؛ این واژه 61 بار در قرآن آمده است.
1- 2-6- حرام، به معنى ممنوع است، چنانکه لباس احرام لباسى است که انسان در حج و عمره مىپوشد و از یکسرى کارها ممنوع مىشود. و ماه حرام ماهى است که جنگ در آن ممنوع مىباشد و مسجد الحرام یعنى مسجدى که داراى حرمت و احترام خاصى بوده، و ورود مشرکین به آن ممنوع است؛ این واژه حدود 75 بار در قرآن آمده است.
1-2-7- خطیئه، غالباً به معنى گناه غیر عمدى است. و گاهى در معنى گناه بزرگ نیز استعمال شده است، چنانکه آیه 81 سوره بقره و 37 سوره الحاقه بر این مطلب گواه مىباشد.
این واژه در اصل حالتى است که براى انسان بر اثر گناه پدیدمى آید و او را از طریق نجات، قطع مىکند، و راه نفوذ انوار هدایت به قلب انسان را مىبندد. این واژه 22 بار در قرآن آمده است.
1-2-8- فسق، در اصل به معنى خروج هسته خرما از پوست خود مىباشد، و بیانگر خروج گنهکار از مدار اطاعت و بندگى خدا است که او با گناه خود حریم و حصار فرمان الهى را شکسته و در نتیجه بدون قلعه و حفاظ مانده است؛ این واژه 53 بار در قرآن آمده است.
1- 2-9- فساد، به معنى خروج از حدّ اعتدال است که نتیجه اش تباهى و به هدر رفتن استعدادها است؛ این واژه 50 بار در قرآن آمده است.
1-2-10- فجور، به معنى دریدگى و پاره شدن پردهى حیا و آبرو و دین است که باعث رسوایى مىگردد؛ و 6 بار در قرآن آمده است.
1-2-11- منکر، در اصل از انکار به معنى نا آشنا است، چرا که گناه با فطرت و عقل سالم، هماهنگ و مانوس نیست، و عقل و فطرت سالم، آن را زشت و بیگانه مىشمرد؛ این کلمه 16 بار در قرآن آمده و بیشتر در عنوان نهى از منکر، طرح شده است.
1-2-12- فاحشه، به سخن و کارى که در زشتى آن تردیدى نیست، فاحشه گویند. در مواردى به معنى کار بسیار زشت و ننگین و نفرتآور به کار مىرود؛ این واژه 24 بار در قرآن آمده است.
1-2-13- خبث، به هر امر زشت و ناپسند، خبیث گویند در مقابل «طیّب» به معناى پاک و دلپسند. این واژه در 16 مورد از قرآن بکار رفته است.
1-2-14- شرّ، به معنى هر زشتى است که نوع مردم از آن نفرت دارند، و بر عکس، واژهى «خیر» به معنى کارى است که نوع مردم آن را دوست دارند، این واژه غالباً درمورد بلاها و گرفتارىها استعمال مىشود، ولى گاهى نیز در مورد گناه به کار مىرود، چنانکه در آیه 8 سوره زلزال به معنى گناه به کار رفته است.
1-2-15- لمم، (بر وزن قلم) به معنى نزدیک شدن به گناه وبه معنى اشیاى اندک است و در گناهان صغیره بکار مىرود. و در قرآن یکبار آمده است.
1-2-16- وزر، به معنى سنگینى است، و بیشتر در مورد حمل گناه دیگران به کار مىرود، «وزیر» کسى است که کار سنگینى از حکومت را به دوش خواهد کشید، این واژه در قرآن 26 بار آمده است.گاهى در قرآن واژه «ثقل» نیز که به معنى سنگینى است در مورد گناه به کار رفته است، چنانچه آیه 13 سوره عنکبوت به این مطلب دلالت دارد.
1-2-17- حنث، (بر وزن جنس) در اصل به معنى تمایل به باطل و بازخواست آمده است و بیشتر در مورد گناه پیمان شکنى و تخلف، بعد از تعهد، آمده است. این واژه دوبار در قرآن آمده است.
این واژههاى هفده گانه هر کدام بیانگر بخشى از آثار شوم گناه و حاکى از گوناگونى گناه مىباشند، و هر یک با پیام مخصوص و هشدار ویژهاى، انسانها را از ارتکاب گناه برحذر مىدارند.1-3 واژه های گناه در روایات
در روایات اسلامى، واژههاى دیگرى نیز در مورد گناهان مختلف به کار رفته مانند: جریره، جنایت، زَلّت، عثرت، عیب، و…که هرکدام بیانگر نوعى از گناه است که ممکن است به سراغ انسان بیاید.1-4 لعنت شدگان در قرآن
کافران و مشرکان، یهودیان لجوج، مرتدان، قانون شکنان حیلهگر، پیمان شکنان، کتمان کنندگان حق، سردمداران کفر بخاطر فساد در زمین، منافقان چند چهره، آزار دهندگان به رسول خدا صلى الله علیه وآله، ظالمان، قاتلان، ابلیس، تهمتزنندگان به بانوان پاک دامن، مخالفان رهبران راستین، شایعه سازان دروغ پرداز، ناپاکدلان و دروغ گویان.1-5 لعنت شدگان در روایات
کسى که بر کتاب آسمانى دست برده و مطلبى اضافه کند.
کسى که مقدرات الهى را نپذیرد.
کسى که به خاندان پیامبر صلى الله علیه وآله بى احترامى کند.
کسى که سهم رزمندگان را به خود اختصاص دهد.
کسى که مردم را به کار خیر دعوت مىکند ولى خودش تارک آن است، یا دیگران را از گناه و عذاب باز مىدارد، ولى خود مرتکب آن مىشود.